نویسه جدید وبلاگ

 روزای بی هیاهو
فقط تو نیستی که منو سوزوندی
من همیشه به هرکی دل سپردم
ازش فقط یه خاطره برام موند
این همه تنها شدن و شکستن

منو دیگه از هرچی عشقه ترسوند
فقط تو نیستی که شبونه رفتی
فقط تو نیستی که دروغ می گفتی
نمی دونم شاید یه روز که دور نیست
تو هم به حال روز من بیفتی

انگار که سرنوشت من همینه
من از تو هیچ گلایه ای ندارم
حتما خودم مقصرم عزیزم
یه عمریه همیشه بیقرارم
من همیشه به هرکی دل سپردم
ازش فقط یه خاطره برام موند
این همه تنها شدن و شکستن

منو دیگه از هرچی عشقه ترسوند
فقط تو نیستی که شبونه رفتی
فقط تو نیستی که دروغ می گفتی
نمی دونم شاید یه روز که دور نیست
تو هم به حال روز من بیفتی

فقط تو نیستی که شبونه رفتی
فقط تو نیستی که دروغ می گفتی
نمی دونم شاید یه روز که دور نیست
تو هم به حال روز من بیفتی
من همیشه به هرکی دل سپردم
ازش فقط یه خاطره برام موند
این همه تنها شدن و شکستن

منو دیگه از هرچی عشقه ترسوند
فقط تو نیستی که شبونه رفتی
فقط تو نیستی که دروغ می گفتی
نمی دونم شاید یه روز که دور نیست
تو هم به حال روز من بیفتی





2011
آهنگ زمستون خدا مهدی مجتبایی دانلود متن ترانه
خواننده: مهدی مجتبایی | نظر بدهید :

زمستون خدا سرده دمش گرم
زمینو مثل یخ کرده دمش گرم
زمستون خدا سرده دمش گرم(ترانه از سایت listenpersian.com)
زمینو مثل یخ کرده دمش گرم
دم گرم کسی نیست توی این شهر
اون عاشقی که ولگرده دمش گرم
اون عاشقی که ولگرده دمش گرم

دوباره من غرورم رو شکستم
نخوردم چیزی اما مست مستم
خداوندا الهی نه نگه که
میشم بدتر از این کسی که هستم
میشم بدتر از این کسی که هستم
زمستون خدا هوا چه سرده
میترسم دیگه یارم بر نگرده
زمستون خدا هوا چه سرده
میترسم دیگه یارم بر نگرده
دلم دل دیگه نیست خونیه درده

ببین یارم خدا با من چه کرده
ببین یارم خدا با من چه کرده

دوباره من غرورم رو شکستم
ببین عشقش چه کاری داده دستم
خداوندا الهی نه نگه که
میشم بدتر از این کسی که هستم
میشم بدتر از این کسی که هستم
زمستون خدا سرده دمش گرم
زمین از غصه تب کرده دمش گرم
زمستون خدا سرده دمش گرم
زمین از غصه تب کرده دمش گرم
تو آیین خدا لوطی گری نیست
زمینو جون به لب کرده دمش گرم
زمستون خدا سرده دمش گرم
زمستون خدا سرده دمش گرم





( رپنات ):
حس عجیبی دارم,حس غریبی که هر وقت
پا میذارم تو خیابون بین آدما صبرم

تموم میشه وقتی که میچشم طعم غصت
حس میکنم میفهمم تو رو سخته غربت

دور از ایرانی داری تو سینه رنجی میدونم
من که تو وطنم نمیدونم از چی میسوزم

همه کس و همه نگاها رو منفی میبینم
هر روز تو دلم یه غمی دردی میریزم

غمی که باعث تنهایی صدام تو جوه
عین همون حسی که تو داری با تو , تو غَربه

سرده یه کمی خشک مثل خاری تو قلبه
ولی یه آسمون داریم وقتی دلامون تنگه

من هر چی که از این خاک تو مشتم
گرفتم و فشردم اما این خاک به جز غم

چیزی نداد آسمونم پره ابرای سیاه
نوری نمیتابه ظلمت شهرای ایران

صبر دیگه نمونده و نداره طاقت قلب
دیگه نمیزنه محاله راحت حذف

بشه زجر و یه بار دلا رنگی بگیره
تا میاد شادی رو لب بشینه سردی میگیره

حس بودن و ازم نبودن نفس
یا درد تنفس و بگم یا که درد قفس ها

اگه تو دور از ایرانی , هستم من وطن
اما دردمون غربته هستیم هم قفس

Chorus ( رپنات ) :
مرده این بار دلم , بی شک هر جا برم
غم با منه , اشک با منه , درد با منه, این درد غربت , هم قفس

Verse ( شاهین نجفی ):
تو تو غُربت وطنی و من تو غُربت غَربم
و دوریم از هم ولی با تو یکیه قلبم

جای من نفس بکش اگرچه سخته
بپا شعرم و رو خاکا لخته لخته

که این خاک و من و تو به خاک نشوندیم
ما کشتیمش و رو سرش روضه خوندیم

تو خسته ای مثل خاکمونی مثل خودم
منم زور میزنم که مثلا زنده ام

منو طوری از خودش روند اون اجتماع
چرا چون حس میکردم اشتباهشو

چون در و دیوار و آدماش بوی غم میداد
خاک مرده مثل قبره جسد میخواد

مثل یه ماهی تو خلاف جریان آب
سخته وقتی دریا خودش صیاده

نه برادر و خواهر و مادر و پدر
نه دوست و رفیق و همسایه همسر

همه مثل سایه ان و میچرخن و دورتن
مثل ارواحی شدن که فقط را میرن

آره سخته غربت تو بحث خاک نیس
چشم ما از روز تولد خیس

ما قامت شکسته ی اون حرفیم
ما الفیم یا علف نفهمیدیم

هر جا لازم بشه ملت غیوریم
خر از پل که گذشت خس و خاشاکیم

( رپنات ) :
مرده این بار دلم , بی شک هر جا برم
غم با منه , اشک با منه , درد با منه, این درد غربت , هم قفس





آهنگ شرقی غمگین فریدون فرخزاد آلبوم فرخزاد و خاطرات

ای شرقی غمگین بازم خورشید در اومد
کبوتر آفتاب روی بوم تو پر زد
بازار چشم تو پر از بوی بهاره
بوی گل گندم تو رو به یاد میاره

ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره

ای شرقی غمگین وقتی آفتاب تو رو دید
تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید
شب راهشو گم کرد تو گیسوی تو گم شد
آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید

ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره

ای شرقی غمگین زمستون پیش رومه
با من اگه باشی گل و بارون کدومه
آواز دست ما می پیچه تو زمستون
ترس از زمستون نیست که آفتابش رو بومه

ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره






‫گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان
زخم دار است با ریشه چه می کنید
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین
پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که می زنید گیرم که می بُرید گیرم که می کُشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

تمام بغض قناری ها صداتو ترسونده
اجاق کینه ی پاییزی گُلاتو سوزونده
تو اون ستاره ی خاموشی که خواب تو رو بُرده
پیام سرخ شقایق ها تو قلب تو مرده
چشات مثل شب بارونی دلت پر از غم پنهونی
مثل پرنده ی زندونی بخون به ناله ی دل
مثال تیغ گُل زردم یه شعر خسته ی پُر دردم
ببین که قایق امیدم نشسته بی تو به گِل

غم غریب کدوم غروبی که عطر پاییز گرفته بوی تنت
نگات به سوی کدوم ستارَست که قلب پارَست به زیر پیرهنت
من وتو چله نشین این شب پُر اندوهیم
 من و تو سایه ی غمگین غروب رو کوهیم
من وتو سایه ی غمگین غروب رو کوهیم
چراغ سفره ی ما دیگر نشانی از نان نیست
به خاک غم زده ی شهرم نمیزه باران نیست

تمام بغض قناری ها صداتو ترسونده
اجاق کینه ی پاییزی گُلاتو سوزونده
تو اون ستاره ی خاموشی که خواب تو رو بُرده
پیام سرخ شقایق ها تو قلب تو مرده
چشات مثل شب بارونی دلت پر از غم پنهونی
مثل پرنده ی زندونی بخون به ناله ی دل
مثال تیغ گُل زردم یه شعر خسته ی پُر دردم
ببین که قایق امیدم نشسته بی تو به گِل




برادر جان نمیدونی چه دلتنگم
برادر جان نمیدونی چه غمگینم
نمیدونی . نمیدونی . برادر جان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
نمی دونی چه سخته در به در بودن
مثل طوفان همیشه در سفر بودن
برادر جان . برادر جان . نمیدونی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم تنگه از این روزهای بی امید
از این شبگردیهای خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه
دلم خوش نیست . غمگینم برادر جان
از این تکرار بی رویا و بی لبخند
چه تنهایی غمگینی . که غیر از من
همه خوشبخت و عاشق . عاشق و خرسند
به فردا دلخوشم . شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی من باشه
شبو با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه
دلم تنگه برادر جان
برادر جان دلم تنگه



کوهو میذارم رو دوشم
رخت هر جنگو می پوشم
موجو از دریا می گیرم
شیره ی سنگو می دوشم
میارم ماهو تو خونه
می گیرم با دو نشونه
همه ی خاک زمینو
می شمارم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره

دنیا رو کولم می گیرم
روزی صد دفعه می میرم
می کنم ستاره ها رو
جلوی چشات می گیرم
چشات حرمت زمینه
یه قشنگ نازنینه
تا اگه می خوای نذارم
هیچ کسی تو رو ببینه
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره

چشم ماهو در میارم
یه نبردبون میارم
عکس چشمتو می گیرم
جای چشم اون میزارم
آفتاب و ورش می دارم
واسه چشمات در میذارم
از چشام آینه می سازم
با خودم برات میارم
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره







دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
مثل مردن میمونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من یکی دو تا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمیشه
عزای عشق غصه اش جنس کوهه
دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی
تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونه های بی کسی برد
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

دویدیم و دویدیم و دویدیم
به شبهای پر از قصه رسیدیم
گره زد سرنوشتامونو تقدیر
ولی ما عاقبت از هم بریدیم
شقایق جای تو دشت خدا بود
نه تو گلدون نه توی قصه ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی
که سالار تمومه عاشقایی
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق










ضیافت های عاشق را خوشا بخشش . خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست . خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل . خوشا فریاد زیر اب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن . خوشا از عاشقی مردن

اگر خوابم .اگر بیدار . اگر مستم . اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست . تو یاری کن . مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من . من تن خسته را در یاب
مرا هم خانه کن تا صبح . نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن . دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود

ضیافت های عاشق را خوشا بخشش . خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن دریا
نه از دور و نه از نزدیک . تو از خواب امدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق .مرا اتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن . خوشا از عاشقی مردن







در به در همیشگی
کولی صد ساله منم
خاک تمام جاده هاست
جامهی کهنه تنم
هزار راه رفته ام
هزار زخم خورده ام
تا تو مرا زنده کنی
هزار بار مرده ام

شب از سرم گذشته بود
در شب من شعله زدی
برای تطهیر تنم
صاعقه وار آمده ای

قلندرم قلندرم
گمشده ی در به درم
فرو تر از خاک زمین
از آسمان فراترم

قلندرانه سوختم
لب ازگلایه دوختم
برهنگی خریدمو
خر قه ی تن فروختم
هوا شدی نفس شدم
تیشه زدی ریشه شدم
آب شدیعطش شدم
سنگ زدی شیشه شدم
قلندرم قلندرم
گم شده ی در به درم
فروتر ازخاک زمین
از آسمان فراترم

تهی زقهر و کین شدم
برهنه چون زمین شدم
مرا تو خواستی اینچنین
ببین که اینچنین شدم
سپرده ام تن به زمین
خون به رگ زمان شدم
سایه صفت در پی تو
راهی لامکان شدم

هیچ شدم تا که شوم
سایه ی تو وقت سفر
مرا به خویشتن بخوان
به باغ آیینه ببر

قلندرمقلندرم ...





منو ببخش از رهام [ویرایش]

تورو به خدا بعد من مواظب خودت باش

گریه نکن آروم بگیر به فکر زندگیت باش

غصّم میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری

شکایت از کسی نکن اگر چه خیلی دلخوری

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون

دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمنون

دل نگرانتم همش اگه خطا کردم ببخش

بازم منو به خاطر تمام خوبیات ببخش

اصلاً فراموشم کن و فکر کن منو نداشتی

اینجوری خیلی بهتره، بگو منو نخواستی

برو بگو تنهایی رو خیلی زیاد دوستش داری

اگه تو تنها بمونی با کسی کاری نداری





تورو به خدا بعد من مواظب خودت باش

گریه نکن آروم بگیر به فکر زندگیت باش

غصّم میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری

شکایت از کسی نکن اگر چه خیلی دلخوری

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون

دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمنون

دل نگرانتم همش اگه خطا کردم ببخش

بازم منو به خاطر تمام خوبیات ببخش

اصلاً فراموشم کن و فکر کن منو نداشتی

اینجوری خیلی بهتره، بگو منو نخواستی

برو بگو تنهایی رو خیلی زیاد دوستش داری

اگه تو تنها بمونی با کسی کاری نداری




نــبـودی بـه جـات مـــن ، نشستم با ابـــــرا ، تــــــو بــــــارون ،،
نشستم تو دالــونــه تاریــکــو ســــــــرده زمــستــون ،
پـــر از غـــصــه بــــــودم ، ،
پـــر از گـــریـه امـــــــــــــا ، ، ،
بــه هـــــــیــــــشــــکی نــــگفــــــتم ، ،
بــه هیشــــکـــی نگفتم شـــبــم بـــــی ســتـــارســـت ،
به هیشکی نگفتم دل-م پـــاره پــــارســــت ،
غرورم نـــمــیــــزاشـــت ســـ-ـــ-ـــرم خــــم شـــه جـــایـــی ،
به هیشکی نگفتم عـــذابه جــــــــدایی ،
دو چشــم تـــر اومـــد ، بــدو بـــد تـــر اومــــد ،
به هــــــــیشــکـــــی نــگــفـــتـــم ، ،
صـــبـــوریـــم ســـر اومـــــد ،
دمـــــارم در اومــــــد ،
بـــه هیشکـــی نــــگـــفــــــتـــــم ، ،
بــه هیشـــکــی نــگــفــتــــــم ، شـبــــم بــی ستارست
بــه هیــشــکــی نــگــفــتــم ، دلــم پـــــــ-ـ-ـ-ـ-ـــــاره پــــارســـت
ـغـــرورم نــمــیــزاشـــت ، ســـرم خـــــم شــه جــایـــی
به هــیشــکــی نــگــفتـــم عـــــــذابه جــــدایـــی
دو چشم تر اومد ، بــــــدو بد تر اومد ،
به هــیــشــکــی نگفتم ،
صبوریــم سـر اومـد ، دمـــارم در اومــد ، به هیشکی
 




آهنگ جدید محسن یگانه - خیلی دلم ازت پره


پای تو نشستم ببین که آخرش چی شد

آرزوهای قشنگم واسه تو سهم کی شد

دلمو شکستی و رفتی پیِ کار خودت

اینا تقصیر توئه، اون دل بیمار خودت

خیلی دلم ازت پره، بدجوری از تو دلخوره

یه روز تلافی می‌کنه، دل از دلِ تو می‌بُره

قلبمو پس فرستادی، خوب خودتو نشون دادی

من خودمم خسته شدم، پاشو برو تو آزادی

می‌دونستم مزهٔ عشقم دلتو می‌زنه

دلِ تو یه تیکه سنگه، خُب محاله بشکنه

تو رو دستِ کم گرفتم که این شد آخرش

هنوزم خاطرت اینجاست بیا وَردار ببرش

 

دانلود آهنگ خیلی دلم ازت پره محسن يگانه




‫تصویر رویا...


شب از مهتاب سر میره
تمام ماه توی آبه
شبیه عکس یک رویاست
تو خوابیدی، جهان خوابه!

زمین دور تو میگرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن، سکوت تو
عجب عمقی به شب داده

تو خواب انگار طرحی از
گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع میشه
که تو چشماتو می بندی...

تو را آغوش میگیرم
تنم سرریز رویا شه
جهان قد یه لالایی
توی آغوش من جا شه

تو را آغوش میگیرم
هوا تاریکتر میشه
خدا از دستهای تو
به من نزدیکتر میشه

زمین دور تو میگرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن، سکوت تو
عجب عمقی به شب داده

تمام خونه پر میشه
از این تصویر رویایی
تماشا کن، تماشا کن
چه بیرحمانه زیبایی...‬


متن آهنگ اسیری-شهرام شکوهی
--------------'



قصه ی این عشقی که میگم / عشقه لیلای مجنونه

با یه روایته دیگه / لیلی جای مجنونه!

مجنون سره عقل اومده/ شده آقای این خونه

تعصب و یه دندگیش کرده لیلی رو دیوونه!

اما لیلی بی مجنونش دق میکنه میمیره

با یه اخمه کوچیکه اون ، دلش ماتم میگیره

میگه باید بسازم، این مثله یک دستوره!

همین یه راه مونده واسش! ، چون عاشقه مجبوره

زوره ، عشقه تو زوره / احساس ، همیشه کوره

هرجا، خودخواهی باشه / انصاف ،از اونجا دوره

عاقبته لیلیه ما / مثله گلهای گلخونه

تو قابه سرده شیشه ای / پژمرده و دلخونه

حکایت عشقه اونا / مثله برفه زمستونه

اومدنش خیلی قشنگ / آب کردنش آسونه!

اخمه تو خالی از عشقو / بی نوره سوتو کوره!

عاشق کشی مرامته / نگات سرده و مغروره

عشق اومده توی نگاش / از کینه ی تو دوره!

یه کاری کن تو هم براش/کمه عاشقیتم زوره!

زوره ، عشقه تو زوره / احساس ، همیشه کوره

هرجا، خودخواهی باشه / انصاف ،از اونجا دوره








دانلود دکلمه زیبا و عاشقانه “مسافر” از مریم حیدرزاده

غصه نخور مسافر

غصه نخور مسافر ٬ اینجا ما هم غریبیم
از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم
فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز
نمیبینی که شعرام همه شدن غم انگیز
غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست
اینجا ولی آسمونم باریدنم بلد نیست
غصه نخور مسافر ٬ فدای قلب تنگت
فدای برق ناز اون چشمای قشنگت
غصه نخور مسافر تلخه هوای دوری
من که خودم میدونم که تو چقدر صبوری
غصه نخور مسافر بازم میای به زودی
ما رو بگو چه کردیم از وقتی تو نبودی ؟
غصه نخور مسافر ٬ غصه اثر نداره
از دل تو میدونم هیچکس خبر نداره
غصه نخور مسافر رفتیم تو ماه اسفند
اردیبهشت که میشه تو برمیگردی ٬  لبخند
غصه نخور مسافر همیشه اینجوری نیست
همیشه که عزیزم راهت به این دوری نیست
غصه نخور مسافر ٬ غصه نخور ستاره
غصه نخور مگه تو کنار دریا نیستی ؟
من چشم به رات میمونم ٬ ببین تو تنها نیستی
غصه نخور مسافر ٬ غصه کار گلا نیست
سفر یه امتحانه ٬ به جون تو بلا نیست
غصه نخور مسافر تو خود آسمونی
در آرزوی روزی که بیای و بمونی





انلود دکلمه “ جنبش واژه نیست ” از خسرو شکیبایی

جنبش واژه زیست

پشت کاجستان ، برف
برف، یک دسته کلاغ
جاده یعنی غربت
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط

من ، و دلتنگ، و این شیشه خیس
می نویسم، و فضا
می نویسم ، و دو دیوار ، و چندین گنجشک

یک نفر دلتنگ است
یک نفر می بافد
یک نفر می شمرد
یک نفر می خواند

زندگی یعنی : یک سار پرید
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته

یک نفر دیشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند

قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس





شب رفتنت مریم حیدرزاده

شب رفتنت عزیزم ٬ هرگز از یادم نمیره
واسه هر کسی که میگم قصشو ٬ آتیش میگیره
دل من یه دریا خون بود ٬ چشم تو یه دنیا تردید
آخرین لحظه نگاهت غصه داشت ٬ باز ولی خندید
شب رفتنت یه ماهی ٬ توی خشکی رفت و جون داد
زلزله خیلی دل ها رو ٬ اون شب از غصه تکون داد
غم ها اون شب شیشه های خونه رو زدن شکستن
پا به پام عکسای نازت ٬ اومدن تا صبح نشستن
تو چرا از اینجا رفتی ؟ تو که مثل قصه هایی
گله ام از چه چیزی باشه ؟ نه بدی ٬ نه بی وفایی
شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر
نقره اشکای من شد ٬ دور گردنت یه زنجیر
شب تلخ رفتن تو گلدونامون اشکی بودن
قحطی سفیدی ها بود همه انگار مشکی بودن
شب رفتنت که رفتی ٬ گفتی دیگه چاره ای نیست
دیدم اون بالاها انگار عکس هیچ ستاره ای نیست
شب رفتن تو یاس ها دلمو دلداری دادن
اونا عاشقن ولیکن تنها نیستن که ٬ زیادن
بارون اون شب دستشو از سر چشمام بر نمی داشت
من تا میخواستم ببارم ٬ هر کسی میدید نمیذاشت
شب رفتن تو رفتم سراغ تنها نوارت
اون که واسم همه چی بود آره تنها یادگارت
سرنوشت ما یه میدون ٬ زندگی اما یه بازی
پیش اسم ما نوشتن : حقته باید ببازی
شب رفتن تو خوندن واسه من همه لالایی
یکی میگفت که غریبی ٬ یکی میگفت بی وفایی
شب رفتن تو ابرا واسه گریه کم آوردن
آشناها برای زخم وا شدم مرهم آوردن
شب رفتن تو تسبیح از دست گلدون ها افتاد
قلب آرزو هام انگار واسه ی همیشه وایساد
شب رفتن تو غربت ٬ جای اونجا ٬ اینجا پیچید
دل تو بدون منظور رفت و خوشبختیمو دزدید
شب رفتن تو دیدم ٬ یکی از قناری ها مرد
فرداش اما دست قسمت اون یکیرم با خودش برد
شب رفتن تو چشمات راس راسی چه برقی داشتن
این همه آدم ٬ چرا من ؟ پس با من چه فرقی داشتن
شب رفتنت پاشیدم همه اشکامو تو کوچه
قولتو آروم گذاشتم پیش قرآن ٬ لب طاقچه
شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن
پیش شاعرا که دائم از مسافر مینویسن
شب رفتن تو دیدم تا که غم نیاد سراغت
هیچ زمان روشن نمیشه واسه کسی چراغت
شب رفتن تو دیدم ٬ خیلی غمای شاعر
روی شیشمون نوشتم ٬ میشینم به پات مسافر
برو تا همه بدونن ٬ سفر هم اینقدا بد نیست
واسه گفتن از تو اما هیچ کی شاعری بلد نیست







امسال هم مثل هر سال بدون تو تموم شد
امسال هم گذشت و باز مثل هر سال حروم شد

امسال هم مثل هر سال نیومدی تو پیشم
کم کم دارم از دوریت دیگه افسرده می شم

خسته شدم از اینکه تنهایی بشینم
توو کنج اتاقم هی عکساتو ببینم

خسته شدم و می خوام یادم بره هستم
من از همه ی دنیا دلگیرمو خستم

این عید رو نمی خوام من عیدی ندارم
این عید واسه من روز عذابه

عیدم مثل هر روز ، هر روز مثل دیروز
من حال دلم خیلی خرابه

احساس می کنم دارم دق می کنم اینجا
این خونه یه زندونه ، این خونه و هرجا

هر جا که نشونی از تو اونجا نباشه
دق مرگ شدمو می خوام این دنیا نباشه

احساس می کنم دیگه هیچ راهی ندارم
من موندمو تنهایی با این دل زارم

می سوزمو می سازم ، من هیچی نمی گم ...
اما عزیزم عید رو تبریک به تو می گم ...





ترانه بعد رفتنت از علی لهراسبی

بعد رفتنت عزیزم بس که تنهایی کشیدم
قامتم خمیده از بس, عشقتو به دوش کشیدم
تو غم بی همزبونی هی میکشتم لحظه هامو
روی برگه های شعرم خالی کردم عقده هامو
خاطرت جمع هرجا باشی توی غربت یه کسی هست
خاطراتت زندگیشه اون غریبه خاطرت هست
اون که تو هفت آسمونش یه ستاره هم نداره
اون دلم که دلخوشیشه , گل من کسی رو داره
مثل دیگرون نبودم سر راهتو نبستم
میدونستم نمیایی چشم به جاده ها نشستم
خاطرت جمع تو دل من , تو حسابت پاک پاکه
این خطای دل من بود , اون که افتاده به خاکت
تو روزایی که نبودی نمیدونی چی کشیدم
صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم
گل من سرت سلامت تو که خوش باشی غمم نیست
این همیشه آرزومه پس دلیل ماتمم نیست
دیگه از گریه گذشته به جنون کشیده کارم
تو که خوشبختی عزیزم , دیگه غصه ای ندارم




علی لهراسبی - کوه


من این پایین نشستم سرد و بی روح
تو داری می رسی به قله ی کوه
داری هر لحظه از من دور می شی
ازم دل می کنی ، مجبور می شی

تا مه راه رو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد ، صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم

تا مه راه رو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد ، صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم

خودم گفتم که تلخ روزگارت
منو بیرون بریز از کوله بارت
دلم می مرد و راه بغضو سد کرد
به خاطر خودت ، دستاتو رد کرد

برو (برو) بالاتر از اینی که هستی
تو بغض هر دوتامون رو شکستی (شکستی)
با چشم تر اگه تو مه بشینی
کسی شاید شبیه من ببینی

منم اونکه تو رو داده به مهتاب
کسی که روت رو می پوشونه تو خواب
کسی که واسه دنیای تو کم نیست

می خوام یادم بره ، دست خودم نیست

تا مه راه رو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد ، صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم

تا مه راه رو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد ، صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم




متن ترانه بسیار زیبای با من باش از شادمهر عقیلی

 

امشب انگار خون تازه اي تو رگ هاي منه
يكي از عمق سكوتم داره فرياد ميزنه
منو از جاده نترسون , نگو كه فاصلمون
صد تا كفس سربي و صد تا عصاي آهني

تو سرم افتاده امشب هوس قدم زدن
رد شدن از دل آتيش توي يه چشم بهم زدن
پا به پاي سيم گيتار خوندن از گذشته ها
تو هواي روشن و پاك ترانه دم زدن
نازنين فقط توي همين نفس با من باش
بگو هستي كه برم به اين قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه فقط با تو ميزنه
بي بي ترانه هام تويي و پس با من باش



بيا امشب از حصاره هر بهانه رد بشيم
لهجه ي ناب و زلال اين شب و بلد بشيم
ما دوتا رودخونه ايم تو دريا ميرسيم به هم
نكنه طعمه ي ديوارهاي سرد سد بشيم

ولي انگار كه دارم با خودم حرف ميزنم
نازنينم تو كجايي صداتو نميشنوم
نگاه كن فقط يه سايه پا به پاي من مياد
سايه طعنه ميزنه , تنها رفيق تو منم

نازنين فقط توي همين نفس با من باش
بگو هستي كه برم به اين قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه فقط با تو ميزنه
بي بي ترانه هام تويي و پس با من باش

 

بيا امشب از حصاره هر بهانه رد بشيم
لهجه ي ناب و زلال اين شب و بلد بشيم
ما دوتا رودخونه ايم تو دريا ميرسيم به هم
نكنه طعمه ي ديوارهاي سرد سد بشيم

ولي انگار كه دارم با خودم حرف ميزنم
نازنينم تو كجايي صداتو نميشنوم
نگاه كن فقط يه سايه پا به پاي من مياد
سايه طعنه ميزنه , تنها رفيق تو منم

نازنين فقط توي همين نفس با من باش
بگو هستي كه برم به اين قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه فقط با تو ميزنه
بي بي ترانه هام تويي و پس با من باش




متن بسیار زیبای ترانه عشق بی گناه احمد سعیدی

دیگه بیشتر از این نمی تونم کنار تو عاشق بمونم

 

دیگه دوست ندارم تورو به آینده زیبات برسونم

 

دیگه بی علت موندن ما باهم کافیه بسه نمی تونم

 

از یاد هردومون میره این عشقا ساده میمیره

 

خاطرات میره از یادت بعد از من کل دنیاتو قسمت کن

 

با اونکه با تو میمونه اونکه می خوادت

 

مافاصله گرفتیم از هم اما عشق ما این وسط بیگناه بود

 

قلب من سختیا رو طی کرد و قلب تو تازه اول راه بود

 

حالا دارم اینو تازه می فهمم دوستی ما یه اشتباه بود

 

از یاد هردومون میره این عشقا ساده میمیره

 

خاطرات میره از یادت بعد از من کل دنیاتو قسمت کن

 

با اونکه با تو میمونه اونکه می خوادت





متن ترانه خداحافظ از حمید حامی 

خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو

داره می باره از هر سو
داره می باره از هر سو

خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم
نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی

بگو از شب چی می دونی

 
تو این رویای سر در گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونه
...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ





متن ترانه خاطره از پارسا

همه ی درد منی تو غم دنیا که غمی نیست   

من ازت خاطره دارم خاطره درد کمی نیست

روبروی من عزیزم روزگار روشنی نیست

دائم از حال تو میگم حال من که گفتنی نیست

من یه عمره با  خیالت لحظه لحظه در نبردم 

با تو زنده بودم اما با تو زندگی نکردم

من یه عمره با  خیالت لحظه لحظه در نبردم 

با تو زنده بودم اما با تو زندگی نکردم

واسه من از تو گذشتن معنی یکی شدن شد

اوج پرکشیدن تو اول سقوط من شد

قلب من از باور تو فکر برگشتن نداره     

من به هر راهی که میرم به تو میرسم دوباره

من یه عمره با خیالت لحظه لحظه در نبردم  

 با تو زنده بودم اما با تو زندگی نکردم

من یه عمره با خیالت لحظه لحظه در نبردم

با تو زنده بودم اما با تو زندگی نکردم






متن ترانه بسیار زیبای چشم براه از پارسا

هنوزم فرصتی مونده هنوزم میشه برگردی

اگر مثل من تنها تو این شبها رو سر کردی ..

تمام لحظه های من تو رویای تو سر مییشه

هنوزم با خیال تو شبای من سحر میشه

بیا برگرد تا چشمات حریم عشقمون باشه

بذار این بغض بی وقفه تو آغوش خودت باشه

اگه دیروز برگرده تو بازم رد شی از پیشم ..

به چشمات خیره میمونم دوباره عاشقت میشم ..

نباشی من نمیتونم به اوج قصه برگردم

منی که پا به پای شب سکوتو زندگی کردم

نذار احساس دلتنگی واسم مثل یه عادت شه ..

دعا کردم که برگردی یه کاری کن اجابت شه ..

 

بیا برگرد تا چشمات حریم عشقمون باشه

بذار این بغض بی وقفه تو آغوش خودت باشه

اگه دیروز برگرده تو بازم رد شی از پیشم ..

به چشمات خیره میمونم دوباره عاشقت میشم ..






اگه راستشو بخوای از امیر تتلو

اگه راستشو بخوای یه جا یه اشتباهی شد, گفتن هنوز عاشقمی نگم که عشق ما چی شد

وقتی سراغتو گرفتن راستشو نشد بگم, روم نشد بگم نداری دیگه احساسی به من

وقتی اسمتو آوردن دستو پام شل شد و آه, یه صدایی خسته گفتم با همیم منو شما

نتونستند که بگن دیگه قیدتو زدن, چه طوری با اونی که واست می میرد بدم

بیا جلو غریبه ها یکم محل به من بزار, بگو هنوز عاشقمی بگو فقط همین یه بار

غرور مارو نشکنش دروغ ما رو جار نزن, دروغکی با من بمون بعدش برو نه تو نه من

اگه راستشو بخوای تورو دیگه نمیخوامت, هرجایی که دلت میخواست برو دیگه نمیپامت
اگه راستشو بخوای یه اشتباه ساده بود, برای حفظ آبرو این تنها راه چاره بود

بیا جلو غریبه ها یکم محل به من بزار, بگو هنوز عاشقمی بگو فقط همین یه بار

غرور مارو نشکنش دروغ ما رو جار نزن, دروغکی با من بمون بعدش برو نه تو نه من




کجا دنبالت بگردم از رضایا و تامین

کجا دنبالت بگردم کجا دیدی بهتر از من

کجا رفتی بی نشونه انگاری که سیری ازمن

کجاپیدات کنم آخه توی این شلوغی شهر

تنها دلخوشیم توبودی اینم از عاقبت من

مگه مال تو نبودم بگو ازمن چی می خواستی

عاشق عشق توبودم ولی هیچ وقت ندونستی

توچشام نگاه نکردی وقت رفنتنت عزیزم

دیگه هیچ اشکی نمونده که برای تو بریزم

دیوونه می دونه میمیرم اگه نباشه

می ترسم یه روزی احساسم ازهم بپاشه

اگه نباشه ازم جداشه





یکی هست از مرتضی پاشایی

یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه

یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره

چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه میکردم  درو که میبست میدونستم که میمیرم

اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم

میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها

خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا

سکوت اتاقو داره میشکنه تیک تاکه ساعت رو دیوار

دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار 

 

یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره

چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره

گریه میکردم  درو که میبست میدونستم که میمیرم

اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم

 

یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه

نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه

یه کاغذ یه خودکار دویاره شده همدم این دل دیوونه

یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه




ترانه سراب رد پای تو از داریوش اقبالی

سراب رد پاي تو كجاي جاده پيدا شد

كجا دستاتو گم كردم كه پايان من اينجا شد ؟

كجاي قصه خوابيدي كه من تو گريه بيدارم

كه هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهكارم

تو با دلتنگياي من تو با اين جاده همدستي

تظاهر كن ازم دوري تظاهر مي كنم هستي

تو آهنگ سكوت تو به دنبال يه تسكينم

صدايي تو جهانم نيست فقط تصوير مي بينم

يه حسي از تو در من هست كه مي دونم تو رو دارم

واسه برگشتنت هر شب درارو باز ميذارم

سراب رد پاي تو كجاي جاده پيدا شد

كجا دستاتو گم كردم كه پايان من اينجا شد ؟

كجاي قصه خوابيدي كه من تو گريه بيدارم

كه هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهكارم

تو با دلتنگياي من تو با اين جاده همدستي

تظاهر كن ازم دوري تظاهر مي كنم هستي





ترانه چرا رفتی از جهان قشقایی

نپرسیدم چرا رفتی
فقط گفتم بری کِی برمیگردی
ولی رفتی و دیگه برنگشتی

نترسیدم توو تنهایی
فقط ترسیدم از اینکه نیایی
دیگه شد باورم که بی وفایی

بگو تنهام گذاشتی چرا
بگو دوستم نداشتی چرا
دلم رو شکستی بی صدا
بگو دوستم نداشتی چرا

دوستت دارم بخــــدا

تنهام نذار اشکامو ببین
تنهام نذار بیا پیشم بشین
من بی تو می میرم
بگو دستاتو میگیرم
دوستت دارم فقط همین

تنهام نذار اشکامو ببین
تنهام نذار دیگه تو بعد ازین
من بی تو می میرم
بگو دستاتو میگیرم
دوستت دارم فقط همین

نپرسیدم چرا رفتی
فقط ترسیدم از اینکه نیایی
دیگه شد باورم که بی وفایی

نترسیدم توو تنهایی
ولی ترسیدم از اینکه نیایی
دیگه شد باورم که بی وفایی

بگو تنهام گذاشتی چرا
بگو دوستم نداشتی چرا
دلم رو شکستی بی صدا
بگو دوستم نداشتی چرا

دوستت دارم بخدا

تنهام نذار اشکامو ببین
تنهام نذار بیا پیشم بشین
من بی تو می میرم
بگو دستاتو میگیرم
دوستت دارم فقط همین

تنهام نذار اشکامو ببین
تنهام نذار دیگه تو بعد ازین
من بی تو می میرم
بگو دستاتو میگیرم
دوستت دارم فقط همین


ترانه حس میکنم از جهان قشقایی

حس میکنم دیگه دوسم نداری
حس میکنم زیادیه وجودم
چرا به این زودی ازم بریدی
من که گل ِ سر سبدِ تو بودم

حس میکنم توو این روزا نمیخوای
یه لحظه هم حتی منو ببینی
کاش میدونستم عشق ِ دیروز ِ من
فردا که شد تو با کی همنشینی

دوسم نداری میدونم دوسم نداری
اما توو چشمات میخونم که بیقراری
خدا کنه که برگردی تو پیشم
بدونِ تو من دیوونه میشم

دوسم نداری میدونم دوسم نداری
اما توو چشمات میخونم که بیقراری
خدا کنه که برگردی تو پیشم
بدونِ تو من دیوونه میشم

حس میکنم حضور ِ من کنارت
باعث ِ دلخستگی تو باشه

شاید سفر رفتن ِ من یه فصل ِ تازه ای از زندگی ِ تو باشه
حس میکنم باید ازینجا برم
جایی که هیشکی راهشو بلد نیست
باید برم که قدرمو بدونی
یه مدتی تنها بمونی بد نیست

حس میکنم دیگه دوسم نداری
حس میکنم زیادیه وجودم
چرا به این زودی ازم بریدی
من که گل ِ سر سبدِ تو بودم

دوسم نداری میدونم دوسم نداری
اما توو چشمات میخونم که بیقراری
خدا کنه که برگردی تو پیشم
بدونِ تو من دیوونه میشم

دوسم نداری میدونم دوسم نداری
اما توو چشمات میخونم که بیقراری
خدا کنه که برگردی تو پیشم
بدونِ تو من دیوونه میشم




ترانه انتظار از جهان قشقایی

تا کی بشینم منتظر تا خبری از تو بیاد؟
دل دیگه طاقت نداره این انتظارو نمیخواد
تا کی بگم بمون بمون توو این خیال ِ ناتموم؟
تا کی باید بهش بگم عمرشو پات کنه حروم؟
تا کی باید گل بچینم بعد اونارو پرپر کنم؟
تا کی توو این بهتِ غریب این انتظارو سر کنم؟
تا کی باید عاشق باشم, عاشق ِ اونکه دوره ازم؟
تا کی باید خواب ببینم اما به رویام نرسم؟

بسه دیگه بسه دیگه به من بگو که وعده گاهمون کجاس
به من بگو کدوم غزل رمز صدای بی صداس
به من بگو به من بگو که وعده گاهمون کجاس
به من بگو کدوم غزل رمز صدای بی صداس

به من بگو کدوم شبه که میرسه به چشم تو
ستاره ی قشنگ من به من بگو به من بگو
تا کی شبامو پس بدم تا تورو پیدا بکنم
بیا بمون که من شبو پیش تو فردا بکنم
پیش تو فردا بکنم پیش تو فردا بکنم




ترانه شهر ظلمت از شاهرخ

من از شبها میام از شهر ظلمت

نشستـــه رو تنـــــم آوار غربــــت

هنوز اما به شب عادت نکــــردم

دارم دنبال روشنی میگـــــــــردم

منم من قاصد لبهـــــای بستــــه

منم، یاد آور پاهــــــای خستـــــه

مصیبت نامــــه قلبــای زخمــــی

صدای گریـــــه تو دل شکستـــــه

ببین اینجـا،ببین اینجـــــا اسیرم

بمــــون پیشم نذار تنهــــا بمیرم

من از آوار تنهـــــایی میترســـــم

بذار دستاتـــو تو دستـــام بگیرم

منـــم من،نالــــه مرغ شبـــــاویز

منـم من،بوی غربت بوی پاییــــز

منـــم من، قصــه تلــخ شکستن

منم من ،از هـــوای گریـــــه لبریز

دلم تنگـــــــــه برای دل تپیـــــدن

نشستن،مرگ تنهــایی رو دیدن

دلم تنگه برای عطــــرو بوســــــه

برای عشــق بی تابــی کشیدن

ببین اینجـا،ببین اینجـــــا اسیرم

بمــــون پیشم نذار تنهــــا بمیرم

من از آوار تنهـــــایی میترســـــم

بذار دستاتـــو تو دستـــام بگیرم

بیا آتش بزن،خاکستـــــــــرم کن!

یه قصه ام! قصه غم! باورم کـــن!

گل عشقم بیــــا بـا دست گرمت

نوازش کن یه شب،یا پرپرم کـن!

قفس تنگــــــه برای موندن مـــــا

بیا بـــاور کنیــم پروازمــــــونـــــــو

بیا مثل کبوتر هـــــای عاشـــــق

رو ابرا سربدیم آوازمــــــــــونــــــو

ببین اینجـا،ببین اینجـــــا اسیرم

بمــــون پیشم نذار تنهــــا بمیرم

من از آوار تنهـــــایی میترســـــم

بذار دستاتـــو تو دستـــام بگیرم

ندیدی سایه هــــا از راه رسیدن

گلای باغ خوشبختی رو چیـــدن

نمی دونی تو با دستای خالـــی

چه سخته بغض این ابرا رو دیدن

 
ترانه دستای تو از داریوش اقبالی

ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم
هر جا که پا میزارم تورو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصهء غربت تو قد صدتا قصه بود

یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه های خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیدی

یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه






ترانه حسرت از شایان

با یک دنیا غم و حصرت دل از اغوش تو کندم
دیگه حتی یه بارم من به عشقت دل نمی بندم
به اسونیه یک قصه
تو از عشقم گذر کردی
دلم یه گوله اتیشه بود
تو اونو شعله ور کردی
میون این همه ادم شدم تنها ترین تنها
من و اینجا رها کردی
تو در این گوشه ی دنیا
با یک دنیا غم و حصرت دل از اغوش تو کندم
دیگه حتی یه بارم من به عشقت دل نمی بندم

ببین بغض شکستم رو
نمی گم دیره یا زوده
اگه چیزی برام مونده
یه مشتی خاطره بوده
واسه این عاشق ساده
یه روز مثل خدا بودی
نمی دونست دل سادم
که خیلی بی وفا بودی
با اینکه دل بریدم من
شکسته بال پروازم
هنوزم توی این غربت
برات معنای اوازم
با یک دنیا غم و حصرت دل از اغوش تو کندم
دیگه حتی یه بارم من به عشقت دل نمی بندم





انه بهار من گذشته از ستار

چرا تو جلوه ساز این

بهار من نمیشوی

چه بوده آن گناه من

که یار من نمی شوی

بهار من گذشته شاید

شکوفه جمال تو

شکفته در خیال من

چرا نمی کنی نظر

به زردی جمال من

بهار من گذشته شاید

تو را چه حاجت نشانه من

تویی که پا نمی نهی به خانه من

چه بهتر آن که نشنوی ترانه من

نه قاصدی که از من آرد

گهی بسوی تو سلامی

نه رهگذاری از تو آرد

گهی برای من پیامی

بهار من گذشته شاید

غمت چو کوهی بشانه من

ولی تو بی غم از غم شبانه من

چو نشنوی فغان عاشقانه من

خدا تورا از من نگیرد

ندیدم از تو گر چه خیری

بیاد عمر رفته گریم

کنون که شمع بزم غیری

بهار من گذشته شاید

چرا تو جلوه ساز این

بهار من نمیشوی

چه بوده آن گناه من

که یار من نمی شوی

بهار من گذشته شاید

شکوفه جمال تو

شکفته در خیال من

چرا نمی کنی نظر

به زردی جمال من

بهار من گذشته شاید






ترانه امشب میخوام از باند ۲۵(تامین و عادل)


امشب میخوام که بشینم از آرزوهام بنویسم
امشب میخواد قصه ی مارو تا صبح بنویسه دل بی سر
باور کن گریه هامو شادی کن که نمیبینی خنده هامو

گریهامو بزار اول خنده هاتو بزار آخر
آرزوهامو تماشا کن که بی تو در چه حالم
گریه هامو بزار اول خنده هاتو بزار آخر
آرزوهامو تماشا کن که بی تو در چه حالم

خیلی وقته نه گفتم و اشک نریختم تقصیر کارم
شاید از خودم خوب عصبیم نمیدونم الان باید ول کنم
یا اصلا عین بچه ها چشمامو ببندمو بخندمو کیف کنم
تا بخوام بشمرم تا هزار چونکه مطمئنم بعدش میاد
هه خیلی بچه گونست ولی من عمراً بگم نه نمیخوام
من میخوام و بگو نمیزارم که منو به کشتن بدن خستگیام
حقیقت همینه یعنی من توی رویامو خوب وضعیت وخیمه رویا
برام بسه سوالم با ترسه کجا الان هستش خداوندا بسه
من که تو زندگیم آخه چیزی جزعشق نداشتم سخت نیست
که اینجوری جزعشق نباشم لابد این یه تنبیه
میخرمش به جون بگو آخرش چیه

آرزوت که عروس لحظه هات شم
من دلیل لحظه لحظه خندهات شم
آرزوم بود کم کم منو ببینی
بخدا یه زره خوبیت بسه واسم

گریهامو بزار اول خنده هاتو بزار آخر
آرزوهامو تماشا کن که بی تو در چه حالم
گریه هامو بزار اول خنده هاتو بزار آخر
آرزوهامو تماشا کن که بی تو در چه حالم




ترانه عروسک از ستار

می شد از بودن تو عالمی ترانه ساخت

کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت

با تو می شد که صدام همه جارو پر کنه

تا قیامت اسم ما قصه ها رو پر کنه

اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی

کور و کر بازیچه باد مثل یه بادبادکی

دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم

تو رو خیلی دیر شناختم وقتی که تموم شدم

نه یه دست رفیق دستام ، نه شریک غم بودی

واسه حس کردن دردام خیلی خیلی کم بودی

توی شهر بی کسی هام تو رو از دور می دیدم

تا رسیدم به تو افسوس به تباهی رسیدم

شهر بی عابر و خالی شهر تنهایی من بود

لحظه شناختن تو لحظه تموم شدن بود

مگه می شه از عروسک شعر عاشقونه ساخت

عاشق چیزی که نیست شد روی دریا خونه ساخت







ما عاشق هم بودیم از سعید شهروز

ترانه ما عاشق هم بودیم از سعید شهروز

ما عاشق هم بودیم
حسی که یه عادت نیست
از من که گذشت اما
این رسم رفاقت نیست

اینکه منو از قلبت
بی واهمه می گیری
اینکه منو می بازی
دنبال کسی میری

وقتی همه ی دنیات
تنهایی و غربت بود
وقتی همه جا با تو
احساس یه وحشت بود

کی با همه ی قلبش
بغض شبتو وا کرد
کی حال تورو فهمید
کی با تو مدارا کرد

باشه برو حرفی نیست
من از همه دلگیرم
حالا که دلت رفته
دستاتو نمی گیرم

ما هر دو برای هم
هر ثانیه کم بودیم
کی جز تو نمی دونه
ما عاشق هم بودیم
حسی که یه عادت نیست
از من که گذشت اما
این رسم رفاقت نیست

اینکه منو از قلبت
بی واهمه می گیری
اینکه منو می بازی
دنبال کسی میری

وقتی همه ی دنیات
تنهایی و غربت بود
وقتی همه جا با تو
احساس یه وحشت بود
کی با همه ی قلبش
بغض شبتو وا کرد
کی حال تورو فهمید
کی با تو مدارا کرد

باشه برو حرفی نیست
من از همه دلگیرم
حالا که دلت رفته
دستاتو نمی گیرم
ما هر دو برای هم
هر ثانیه کم بودیم
کی جز تو نمی دونه
ما عاشق هم بودیم





کفش هایم
کفش هایم کو؟!
دم در چیزی نیست
لنگه ی کفش من این جاها بود!
زیر اندیشه ی این جا کفشی!
مادرم شاید این جا دیشب
کفش خندان مرا،برده باشد به اتاق
که کسی پا نتپاند در آن
هیچ جا اثر از کفشم نیست
نازنین کفش مرا درک کنید
کفش من کفشی بود
کفشستان!
و به اندازه ی انگشتانم معنی داشت
پای غمگین من احساس عجیبی دارد
شصت پای من از این غصه ورم خواهد کرد
شصت پایم به شکاف سر کفش، عادت داشت!
نبض جیبم امروز
تندتر می زند از قلب خروسی که در اندوه غروب
کوپن مرغش باطل بشود
جیب من از غم فقدان هزار و صدو هشتاد و سه چوق
که پی کفش، به کفاش محل خواهد داد
«خواب در چشم ترش می شکند.»
کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود
سیزده سال و چهل روز مرا در پا بود
«یاد باد آن که نهانش نظری با ما بود»
دوستان! کفش پریشان مرا کشف کنید!
کفش من می فهمید که کجا باید رفت
که کجا باید خندید
کفش من له می شد گاهی
زیر کفش حسن و جعفر و عباس و علی
توی صف های دراز
من در کله ی صبح، پی کفشم هستم
تا کنم پای در آن
که به آن «نانوایی» می گویند!
شاید آن جا بتوان،‌نان صبحانه ی فرزندان را
توی صف پیدا کرد
باید الان بروم اما نه!
کفش هایم نیست! کفش هایم...کو؟!




خدایم آه ای خدایم
آه ای خدایم
صدایت میزنم بشنو صدایم
شکنجه گاه این دنیاست جایم
به جرم زندگی این شد سزایم
آه ای خدایم بشنو صدایم
مرا بگذار با این ماجرایم
نمی پرسم چرا این شد سزایم
آه ای خدایم بشنو صدایم
گلویم مانده از فریاد و فریاد
ندارد کز غم مرگ صدا را
*********
به بغض در نفس پیچیده سوگند
به گل های به خون غلتیده سوگند
به مادر سوگوار جاودانه
که داغ نوجوانان دیده سوگند
خدایا حادثه در انتظار است
به هر سو باد وحشی درگذار است
به فکر قتل عام لاله ها باش
که خواب گل به گل کابوس خار است
خدایم ای پناه لحظه هایم
صدایت میزنم با گریه هایم
صدایت میزنم بشنو صدایم
الهی در شب فقرم بسوزان
ولی محتاج نامردان مگردان
عطا کن دست بخشش همتم را
خجل از روی محتاجان مگردان
الهی کیفرم را میپذیرم
که از تو ذات خود را پس بگیرم
کمک کن تا که با ناحق نسازم
برای عشق و آزادی بمیرم
خدایم ای پناه لحظه هایم
صدایت میزنم با گریه هایم
صدایت میزنم بشنو صدایم










به تو میگم که نشو دیونه ای دل
به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمیشم آه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم.

به تو میگم عاشقی ثمر نداره
واسته تو جز غم دردسر نداره
من دیگه بچه نمیشم آه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم.

عقلم و زیر پا گذاشتی رفتی تو من مبتلا گذاشتی رفتی
به غم زمونه ای دل من و جا گذاشتی رفتی

به خدا من رسوا کردی ای دل
همه جا مشتم و وا کردی ای دل

فتنه برپا کردی ای دل
من و رسوا کردی ای دل


می دونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی .

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم

به تو میگم که نشو دیونه ای دل به تو میگم که نگیر بهونه ای دل

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم

من میگم عاشقی ثمر نداره واسه تو جز غم و دردسر نداره

من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم من دیگه بچه نمیشم اه دیگه بازیچه نمیشم .




دانلود آهنگ آشفته بازار داریوش که یکی از دوستان درخواست کرده

يكي با خنده آمد از پس راه
يكي با گريه اي مغموم گم شد
در اين آشفته بازار هياهو
حقيقت تلخ و نامعلوم گم شد

دلم تنگ است
دلم ميسوزد از باغي كه ميسوزد
نه ديداري نه بيداري
نه دستي از سر ياري
مرا آشفته مي دارد چنين آشفته بازاري

تمام عمر بستيم و شكستيم
به جز بار پشيماني نبستيم
جواني را سفر كرديم تا مرگ
نفهميديم به دنبال جه هستيم
عجب آشفته بازاري است دنيا
عجب بيهوده تكراري است دنيا

چه رنجي از محبتها كشيديم
برهنه پا به تيغستان دويديم
نگاه آشنا در آن همه چشم
نديديم و نديديم و نديديم
سبكباران ساحلها نديدند
به دوش خستگان باري است دنيا

مرا در موج حسرتها رها كرد
عجب يار وفاداري است دنيا
عجب آشفته بازاري است دنيا
عجب بيهوده تكراري است دنيا
ميان آنچه بايد باشد و نيست



پسران آفتاب » پسران آفتاب 6 » متن ترانه سوال


روزی صد بار اینو از خودم می پرسم
که بگم عاشقتم چرا نگفتم

حالا نیستی و دلم هواتو کرده
نازنینم رفتیو دل پر درده

این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو


این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو


قلب من یکرنگی می خواست چرا نشد
چرا وقتی رفتی دلم تنها نشد

تا قیامت عشق تو نمیمونه تو یاد من
آخرش خدای من باز میرسه به داد من


این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو


این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو


این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو


این صدا ماله تو
می پرسم حالتو
عشق من مال تو
می پرسم حالتو





پسران آفتاب » پسران آفتاب 6 » متن ترانه خندیدم


چشم های پاک تو
چشم های پاک تو
چشم های پاک تو
چشم های پاک تو

چشم های پاک تو
گفتی باید من برمو هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم

گفتی باید من برم و هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم

گفتم عشق ما عشق تو کجا، نموندم
حرفی نزدم رفتم بی صدا،نموندم

کم میارم من پیش تو حتما دیگه طاقت ندارم با تو بمونم
می خوام جدا شم با تو نمونم اما دل نمیذاره از تو نخونم

کم میارم من پیش تو حتما دیگه طاقت ندارم با تو بمونم
می خوام جدا شم با تو نمونم اما دل نمیذاره از تو نخونم

گفتی باید من برم و هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم

گفتی باید من برم و هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم

کم میارم من پیش تو حتماً دیگه طاقت ندارم با تو بمونم
می خوام جدا شم با تو نمونم اما دل نمیذاره از تو نخونم

کم میارم من پیش تو حتما دیگه طاقت ندارم با تو بمونم
می خوام جدا شم با تو نمونم اما دل نمیذاره از تو نخونم

گفتی باید من برم و هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم

گفتی باید من برم و هیچی دیگه من نگم و خندیم، خندیم
آسون آسون آروم آروم چشم های تو برد دلم رو خندیم، خندیم
چشمای تو برد، چشمای تو برد، چشمای تو برد چشمای تو برد....






عرفان » همیشگی » متن ترانه دوباره (همراه مروارید)


آره... آره...
اجازه دادی و راضی بودی بات بازی کنن دوباره دوباره
روزی می رسه می رسی به حرفام اشکال نداره نداره
بذار ستاره رو سرم بباره پس چرا خوابه بذار بخوابه
نه نذار بخوابه نه نداره چاره

همه هم سنام مریض روحین
من هم هم سنم پس اینه روحیم
من نگفتم تو مسیر خوبیم
نه من صوفیم نه سفیر رومیم
از جون میگم تو این راه جون میدم
حالا دور بر ندار بهت رو میدم
هر وری باد میاد به اون سو میرن
هر جا نونشون جوره از اون رو میگن
بذار زور بگن میگم تا کور بشن
دستور بدن بذار بگن و گوش ندم
بکَن تو گور من بِچش از خون من
هیچ کسوفی نمیشه ضد نور من
ببین شور من شده پل عبور من
روشنه طول شب کل وجود من
ندیده نور من نه بابا کوره پس
واستون زوده هنوز قبول ظهور من

آره... آره ...
اجازه دادی و راضی بودی بات بازی کنن دوباره دوباره
روزی می رسه می رسی به حرفام اشکال نداره نداره
بذار ستاره رو سرم بباره پس چرا خوابه بذار بخوابه
نه نذار بخوابه نه نداره چاره

نمی خوام الکی‌ مثل بغلی تز بدم
نمی خوام مثل بغلی الکی‌ حس بدم
احتیاجی‌ نداره بیارم اسمشم
بکن فکر یکم یا دوباره بهت بگم
نوشتن عشق من کی‌ نوشت مثل من
می خوام از حس بگم می خوام از دل بگم
توی خماری خود روی موج ول بشم
معلق رو ورقه بشم نصف شب
دود سنگینی‌ دورمه نصف وقت
نصف دیگشم وقت ندارم چت بشم
هر کیه ضد من نکنه فکرشم
می پیچمت تو کفنت عرفانه اسم من
همینه عشق من همیشه شعر بگم
همیشه عشق من شنیده شعر من
بیرون از جسم و تن بتونم حس کنم
جونم مال تو روحمو به کی‌ من بسپارم

آره... آره...
اجازه دادی و راضی بودی بات بازی کنن دوباره دوباره
روزی می رسه می رسی به حرفام اشکال نداره نداره
بذار ستاره رو سرم بباره پس چرا خوابه بذار بخوابه
نه نذار بخوابه نه نداره چاره

کل عمرم دنیا را دور زدم
دو تا چشم جلوم و دو تا هم پشت سرم
یه مشت لاشخور دنبال فرصتن
باس بکشم اگر نکشم کشتنم
دست ما نیست اینا برای ما هم بر زدن
حکم تو دستشونه و ما هم کت همش
اگر برد ازت دیگه دیره غر نزن
باز هم فرصت هست نکن فکر صلح اصلا
دیگه می خونه و میگه کلافه از این دل
وقتی‌ می دونه و میره خلاف غریزه

کلی‌ کار و فشار دائم و سالها لازم ولی‌ می رسم بهش آره
رفیقه دیوونه و پیرش بد حال و مریضه
ضعیف و بی جونه دیگه نداره نتیجه
کلی‌ کار و فشار دائم و سالها لازم ولی می رسم بهش آره

آره... آره...
اجازه دادی و راضی بودی بات بازی کنن دوباره دوباره
روزی می رسه می رسی به حرفام اشکال نداره نداره
بذار ستاره رو سرم بباره پس چرا خوابه بذار بخوابه
نه نذار بخوابه نه نداره چاره




مجیــد یحیایی، آروم آروم

آروم آروم دل من خسته نشست
آروم آروم دل من از عشق شکست
آروم آروم سکوت مبهم دل مـــــــن
همراه بغض تـــرانه هام شکست



میرم از یادت اما بدون به خدا من یاری ندارم
تنها یه گوشه من دیگه نایی ندارم، نایی ندارم، بمون کنارم

گفتم نمی تونم بی تو بمونم
نوشتم جزء تو از کی بخونم
عشق منو تو باور نکردی
فهمیدم دیگه با من سردی

آروم آروم دل من خسته نشست
آروم آروم دل من از عشق شکست
آروم آروم سکوت مبهم دل من
همراه بغض ترانه هام شکست

آروم آروم دل من خسته نشست
آروم آروم دل من از عشق شکست
آروم آروم سکوت مبهم دل من
همراه بغض ترانه هام شکست

میرم از یادت اما بدون به خدا من یاری ندارم
تنها یه گوشه من دیگه نایی ندارم، نایی ندارم، بمون کنارم
ساده گذشتی هنوزم باورش خدا برام محاله
رفتن اون انگار واسم یه جور خیاله ،یه جور خیاله ،یه جور خیاله

آروم آروم دل من خسته نشست
آروم آروم دل من از عشق شکست
آروم آروم سکوت مبهم دل من
همراه بغض ترانه هام شکست

آروم آروم دل من خسته نشست
آروم آروم دل من از عشق شکست
آروم آروم سکوت مبهم دل من
همراه بغض ترانه هام شکست آروم آروم



 

متن آهنگ خیلی دلم ازت پره از محسن یگانه

پای تو نشستم ببین که آخرش چی شد

آرزوهای قشنگم واسه تو سهم کی شد

دلمو شکستی و رفتی پی کار خودت

اینا تقصیر توئه اون دل بیمار خودت

خیلی دلم ازت پره بد جوری ازتو دلخوره

یه روز تلافی می کنه دل از دل تو می بره

قلبمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی

من خودمم خسته شدم پاشو برو تو آزادی

میدونستم مزه عشقم دلتو می زنه

دل تو یه تیکه سنگه خوب محاله بشکنه

تو رو دست کم گرفتم که این شد آخرش

هنوزم خاطره ات اینجاست بیا بردار ببرش

خیلی دلم ازت پره بد جوری ازتو دلخوره

یه روز تلافی می کنه دل از دل تو می بره

قلبمو پس فرستادی خوب خودتو نشون دادی

من خودمم خسته شدم پاشو برو تو آزادی





اینقده دور خودت نچرخ این زمونه دورت می زنه

اینا بازی روزگاره نه دست توئه نه دست منه

آخه فقط تو نیستی تو دنیا که کارت گیره روزگاره

ولی حتی یه لحظه کم نیار آخه هیچ کاری نشد نداره

اگه دنیا پشت هم برات ساز مخالف زد غمت نباشه

اگه خسته شدی و حوصله ات سر رفت و امید آخراشه

اگه حتی حس می کنی تنها ترین آدم رو این زمینی

ولی یادت نره یکی اون بالا حواسش به بنده هاش

اگه مسیر زندگیت راهی واسه رفتن نداشت

اگه هیشکی نموند و همه جا زدن اگه سایه اتم تنهات گذاشت

می خوای تسلیم سرنوشتت بشی حتی حرفشم نزن

یکی همین نزدیکیاست پیش تو پیش من

اونی این مسیر و پیش پات گذاشت هواتو داره تا آخرش

خودشم همین نزدیکیاست که دلگرمیم به بودنش








تو همون بودی که من خوابشو دیدم

تو همونی که می خوام براش بمیرم

تو همون فرشته ای از جنس آدم

تو واسم نشونه از خدای عالم

تو همونی که تو خنده هام شریکی

توی دردو غصه هام واسم طبیبی

تو همون رویای پاکی که توی شبهای من بود

تـــــــو یـــــــــه قــــــــطره از خــــــــدایی

تو همون بودی هستی که می خوام براش بمیرم

از خدا خواستم همیشه پیش تو آروم بگیرم

تو واسم دونیای عشقی تو تموم لحظه ها می

تازه میشه تو هجومم وقتی که پا به پامی

از خدا می خوام همیشه که کنار تو بمونم

عشق من باش پروانه میشم تا کنار تو بسوزم

وقتی چشمات گریه می کرد آرزوم بود که بمیرم

کاش بودم کنارت ای گل تا که دستاتو بگیرم

تــــــــو یــــــــــه قـــــــــــطره از خــــــــــــد ا ییییییییییییییییییییییییییییییییییی




گریه کن تو میتونی پیش اون نمیمونی
اون دیگه رفته بسه تمومش کن
گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته
تو دلش یکی دیگه نشسته تمومش کن
چشم به راه نشین اینجا میمونی دیگه تنها
گریه نکن دیگه اون نمیاد خونه
دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون
اون دیگه خوشه فکر نکن حالتو میدونه
تنها میمونی، آخه اینو میدونی مثل اون پیدا نمیشه
اشکات میریزه آخه اون واست عزیزه
تـوی قـلـبـته هـمـیـشــه
یادش میوفتی دلت آتیش میگیره
میگی کاش برگرده پیشم
راهی نداری تو باید طاقت بیاری
آخــه مـیـدونـی نـمـیـشــه
گریه کن تو میتونی پیش اون نمیمونی
اون دیگه رفته بسه تمومش کن
گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته
تو دلش یکی دیگه نشسته تمومش کن
چشم به راه نشین اینجا میمونی دیگه تنها
گریه نکن دیگه اون نمیاد خونه
دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون
اون دیگه خوشه فکر نکن حالتو میدونه
تنها میمونی، آخه اینو میدونی مثل اون پیدا نمیشه
اشکات میریزه آخه اون واست عزیزه
تـوی قـلـبـته هـمـیـشــه
گریه کن تو میتونی پیش اون نمیمونی
اون دیگه رفته بسه تمومش کن
گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته
تو دلش یکی دیگه نشسته تمومش کن





یه دوراهی قد کشیده سر راه زندگیمون
حال خونمون خرابه نه دوایی نه یه درمون
این روزا فضای خونه برزخ یه انتخابه
این روزا موندن و رفتن هر دو تا عین عذابه
فصل پروانگی من با شما چه بی فروغ شد
قصه ی زندگی من قصه ای پر از دروغ شد
فصل پروانگی من با شما چه بی فروغ شد
قصه ی زندگی من قصه ای پر از دروغ شد
قصه ای که آخر اون نادر از سیمین جدا شد
ترمه پاره ی تنشون توی بی کسی فدا شد
خستم از سکوت بغضی که یه عمره تو گلومه
من دیگه فکرامو کردم انتخابم…





دوباره دل هوای با تو بودن کرده
نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده
دل من خسته از این دست به دعاها بردن
همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه
واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم
آخه تو رنگ چشات هیبت دنیا رو دیدم
توی هفتا آسمون تو تک ستاره ی منی
به خدا ناز دو چشماتو به دنیا نمیدم
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه
حالا من یه ارزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه
دوباره دل هوای با تو بودن کرده
نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده
دل من خسته از این دست به دعاها بردن
همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن
همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه
حالا من یه آرزو دارم تو سینه
که دوباره چشم من تو رو ببینه




رو در و دیوار این شهر

رو در و دیوار این شهر
همش از تو یادگاره
توی این کوچه تاریک
منو تنها نمیذاره

یاد حرفهای قشنگت
که تو قلبم لونه می کرد
یاد دلتنگی چشمات
که منو بهونه میکرد

میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه ی کی پس بخونم؟

دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم

توی این بازی که ساختی
من همه هستیمو باختم
زیر پات گذاشتی آخر
عشقی که من از تو ساختم

اگه تو دوستم نداشتی
از دلم خبر نداشتی
دلت از سنگ شده انگار
که منو تنها گذاشتی

میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه ی کی پس بخونم؟

دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم

می شینم منتظر اینجا
تا تو برگردی دوباره
تا بشینی پای حرفهام
بریم تا ماه و ستاره

می دونم میای یه روزی
یه روزی که خیلی دیره
یه روزی دل شکسته ام
سر ابن کوچه می میره

میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه ی کی پس بخونم؟

دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم




آی خدا دلگیرم ازت
آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی می میرم و
عمرمو می گیرم ازت

این غصه های لعنتی
از خنده دورم می کنن
این نفسای بی هدف
زنده به گورم می کنن
چه لحظه های خوبیه
ثانیه های آخره
فرشته ی مردن من
منو از اینجا می بره

آی خدا دلگیرم ازت
آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی می میرم و
عمرمو می گیرم ازت
چه اعتراف تلخیه
انگار رسیدم ته خط
فصل خلاصی از هوس
آی دنیا بی زارم ازت
شریک ضجه های من
بگو که گوشت با منه
ببین که زخمای تنم
شاهد حرفای منه
آی خدا دلگیرم ولی
احساس غم نمی کنم
چون با توام پیش کسی
سرم رو خم نمی کنم







بازم بارون

شبا مستم ز بوی تو
خیالم پر ز روی تو
خرامون از خیال خود
گذر کردم ز کوی تو
بازم بارون زده نم نم
دارم عاشق می شم کم کم
بذار دستاتو تو دستام
عزیز هردم عزیز هردم
بازم بارون زده نم نم
دارم عاشق می شم کم کم
بذار دستاتو تو دستام
عزیز هردم عزیز هردم
گناه من تویی جادو
نگاه من تویی هرسو
نرو از خواب من بانو
تویی صیاد منم آهو
شب تنهایی زارو کسی هرگز نبود یارو
خراب یاد تو بودم تو بردی از نگات مارو
بازم بارون زده نم نم
دارم عاشق می شم کم کم
بذار دستاتو تو دستام
عزیز هردم عزیز هردم
بازم بارون…
بازم بارون…






عاشقم کن

عاشقم کن تا بیفتم

عشق کشف اتفاقه

وحشت از دوری ندارم

فاصله یعنی علاقه

من دلم قرصه هنوزم

با تو ای ماه حلالی

چشم شهر،روشن که حتی

ابری هم باشی ذلالی

ابری هم باشی ذلالی

هرمت معنای اسمت

تو کتابا جا نمیشه

من الفبا می نویسم

حرف تو پیدا نمیشه

مثل موج و خط ساحل

سرنوشتم اینه لابد

کم خدا حافظ نگفتم

رفتنم برگشتنم شد

رفتنم برگشتنم شد

عاشقم کن تا بیفتم

عاشقم کن تا بیوفتم

عشق کشف اتفاقه

وحشت از دوری ندارم

فاصله یعنی علاقه




ترانه سرا و آهنگساز: جهانبخش پازوکی

خواننده: کورس سرهنگ زاده

دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
چرا این در و اون در میزنی ای دل غافل
ديگه دل بستن و دل بريدن فايده نداره، نداره
وقتی ای دل به گیسوی پریشونی میرسی
خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
ای دل دیگه بال و پر نداری
داری پیر شی و خبر نداری
ای دل دیگه بال و پر نداری
داری پیر میشی و خبر نداری
وقتی ای دل به گیسو پریشون می رسی خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره



مرجان- کویر دل

رفتي و بي تو دلم پر درده
پاييز قلبم ساكت و سرده
دل كه ميگفتم محرم بامن
كاشكي ميديدي بي تو چه كرده
اي كه به شبهام صبح سفيدي بي تو كويري بي شامم من
اي كه به رنجام رنگ اميدي بي تو اسيري در دامم من
با تو به هر غم سنگ صبورم
بي تو شكسته تاج غرورم
با تو يه چشمه چشمه اي روشن
بي تو يه جادم كه سوت و كورم
اي كه به شبهام صبح سفيدي بي تو كويري بي شامم من
اي كه به رنجام رنگ اميدي بي تو اسيري در دامم من
چشمه اشكم بي تو سرلبه



استاد بنان - شد خزان



شد خزان گلشن آشنايي
باز هم آتش به جان زد جدايي
عمر من اي گل. طي شد بهر تو
وز تو نديدم جز بد عهدي و بي وفايي
با تو وفا كردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداري با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر ووفايي
نوگل گلشن جورو جفايي
از دل سنگت...آه
دلم از غم خونين است
روش بختم اين است
از جام غم مستم
دشمن مي پرستم
تا هستم
تو و مست ازمي به چمن
چون گل خندان از مستي بر گريه من
با دگران در گلشن نوشي مي
من ز فراقت ناله كنم تا كي؟
تو و اين چون ناله كشيدن ها
من و گل چون جامه دريدنها
ز رقيبان خواري ديدنها
دلم از غم خون كردي
جه بگويم چون كردي
دردم افزون كردي
برو اي از مهر و وفا عاري
برو اي عاري ز وفاداري
كه شكستي چون زلفت عهد مرا
دريغ و درد از عمرم
كه در وفايت شد طي
ستم به ياران تا چند
جفا به عاشق تا كي؟
نمي كني اي گل يكدم يادم
كه همچو اشك از چشمت افتادم
گرچه ز محنت خوارم كردي
با غم و حسرت يارم كردي
مهر تو دارم باز
بكن اي گل با من
هرچه تواني ناز
كز عشقت ميسوزم باز






شعر: زندگی را بدرود خواهم گفت
شاعر: فریدون رهنما
خواننده: زنده یاد فرهاد


گرم و زنده بر شنهای تابستان
زندگی را بدرود خواهم گفت
گرم و زنده بر شنهای تابستان
زندگی را بدرود خواهم گفت
تا قاصد میلیونها لبخند گردم .
تابستان مرا در بر خواهد گرفت
و دریا دلش را خواهد گشود
تا قاصد میلیونها لبخند گردم .
تابستان مرا در بر خواهد گرفت
و دریا دلش را خواهد گشود
زمان در من خواهد مرد
و من بر زمان خواهم خفت
زمان در من خواهد مرد
و من بر زمان خواهم خفت
زمان در من خواهد مرد
و من بر زمان خواهم خفت
آه.
زمان در من خواهد مرد
و من بر زمان خواهم خفت

یار دبستانی من


شاعر:منصور تهرانی متن ترانه:
یار دبستانی من ، با من و همراه منی چوب الف بر سر ما،
بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو،
رو تن این تخته سیاه ترکه ی بیداد و ستم ،
مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما




من کیم یه خسته ام

خسته ای شکسته ام

دیگه بر خاک سیاه ای خدا نشسته ام

یه درخت خشک و زخمی

زخمی از یه دشمنم

مثل بیدی توی بارون داره میلرزه تنم

میخزه توی رگام زهر تلخ و تند مرگ

قصه سقوط من قصه سقوط برگ
میسوزونه تنمو زخم آتیشه سپید

خون خاکستریمو زیر پوستم میشه دید

من دیگه نه اون منم نام بی نشون منم

عکسی از گذشته ها جسم نیمه جون منم

من نمایی از یه نیستی

تو که هستی منو دریاب

من یه زخمی

ای که تو مرهم زخمی منو دریاب

بگیر این دست هایی روکه خون اون رفته به تاراج

برتره دست های تو از همه دستی منو دریاب
هر دری بسته شده به روی من

منه شکسته

ای که به خسته دلان درو نبستی منو دریاب

منو دریاب منو دریاب

ای همه خوبی منو دریاب






به شما نمی رسم من، که شما خود بهشتید
چی بگم واژه نمونده، همه رو شما نوشتید
منِ خاکی تو زمینم، شما اوج آسمونید
ببارید تو قصه میگن، شما خیلی مهربونید
گلای سرخ تو باغچه، گلای آبی گلدون
همیشه کنارتون، بهارا میشن یه مهمون
دریاها اشک نگاتون، باغا عطر گیسواتون
به کویر میگم چی داری، میگه گرمای صداتون
غمتون زرده مث برگ، که پاییز رفت و رهاش کرد
مث عاشقی که یارش، دس به دامن خداش کرد
چشاتون مث ستاره، همونی که بیقراره
مث اون شهاب پر نور، که یه دم آروم نداره
همه مهتاب همه بارون، همه عطرای گلابدون
همه زیبایی دنیا، کمه پیش ابرواتون
دو تا اطلسی یه گلدون، پیش هم میشن دو مهمون
بعد چند روز دو تا عاشق، دو تا آشِنا و همخون
اینم از معجزه هاتون، سبز مث رنگ چشاتون
ساده مثل خود بارون، پر غرور مث صداتون
ببینید باز کم آوردم، واژه قشنگ شمائید
من خاکی چی بخونم، وقتی که شما خدائید



دل شیدا
(شیشة می‌در شب یلدا شکست)


خواننده:استاد شجریان شاعر:بابا طاهر
آهنگساز:علی‌اکبر شیدا دستگاه:دستگاه سه‌گاه
متن ترانه:
تودوری ازبرم ، تودوری ازبرم دل دربرم نیست ، خدا ، خدا
هوای دیگری ، هوای دیگری اندرسرم نیست ، اندرسرم نیست
....................
به‌جان دلبرم ، به‌جان دلبرم کز هردو عالم ، خدای من
‌ تمنای دیگر ، تمنای‌دیگر جزدلبرم نیست ، جزدلبرم نیست
....................
آرام جانم ، سرو روانم من بی‌تو نمانم ، خدا ، خدا
بیا ای نازنین ، بیا ای مه جبین دردت به‌جانم ، دردت به‌جانم
....................
ازغم عشقت ، ازغم عشقت دل‌شیدا شکست ، دل‌شیدا شکست
....................
شیشه می‌در ، شیشه می‌در شب‌یلدا شکست ، شب‌یلدا شکست
ازبس‌که زدم ، ازبس‌که زدم ریگ بیابان به‌کف ، ریگ بیابان به‌کف
خارمغیلان ، خارمغیلان همه درپا شکست ، همه درپا شکست
....................
ازغم عشقت ، ازغم عشقت دل‌شیدا شکست ، دل‌شیدا شکست
....................
شیشه می‌در ، شیشه می‌در شب‌یلدا شکست ، شب‌یلدا شکست
ازبس‌که زدم ، ازبس‌که زدم ریگ بیابان به‌کف ، ریگ بیابان به‌کف




دیدی که رسوا شد دلم
خواننده:مرضیه شاعر:رهی معیری
آهنگساز:علی تجویدی دستگاه:آواز دشتی
متن ترانه:
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی‌که من با این دل بی‌آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من قدرم نداند
فریاد اگر ازکوی خود وز رشتة گیسوی خود بازم رهاند
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
....................
دیدی‌که من با این دل بی‌آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من قدرم نداند
فریاد اگر ازکوی خود وز رشتة گیسوی خود بازم رهاند
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
....................
درپیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل‌کنم
گرشکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل‌کنم
وای به دردی که درمان ندارد فتادم به راهی‌که پایان ندارد
....................
ازگل‌شنیدم بوی‌اومستانه‌رفتم سوی‌او تاچون غبارکوی‌اودرکوی‌جان‌منز� �‌کنم
وای به دردی که درمان ندارد فتادم به راهی‌که پایان ندارد
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی‌که درگرداب غم از فتنةگردون رهی
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی‌که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم





گل سنگ
خواننده:هایده

گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

همه آهم, همه دردم
مثه طوفان پر گردم
همه آهم, همه دردم
مثه طوفان پر گردم
باد مستم که تو صحرا
میپیچم دور تو میگردم

گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

مثه بارون اگه نباری
خبر از حال من نداری
دل سنگت برام میسوزه
گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم

گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

مثه بارون اگه نباری
خبر از حال من نداری
دل سنگت برام میسوزه
گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم

همه آهم, همه دردم
مثه طوفان پر گردم
همه آهم, همه دردم
مثه طوفان پر گردم

باد مستم که تو صحرا
میپیچم دور تو میگردم

گل سنگم, گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم



غم تنهایی فریدون فروغی

چرا وقتی که آدم تنها میشه

غم و غصش قد یک دنیا میشه

میره یک گوشه پنهون میشینه

اونجا رو مثه یه زندون می بینه

غم تنهایی اسیرت میکنه

تا بخوای بجنبی پیرت میکنه

***

وقتی که تنها میشم

اشک تو چشام پر میزنه

غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه

یاده اون شبها میفتم زیر مهتاب بهار

توی جنگل،لب چشمه

می نشستیم من و یار

غم تنهایی اسیرت میکنه

تا بخوای بجنبی پیرت میکنه

***

میگن این دنیا دیگه مثه قدیما نمیشه

دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه

اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب میزنه

اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه

غم تنهایی اسیرت میکنه

تا بخوای بجنبی پیرت میکنه





زندون دل

فریدون فروغی

پشت این پنجره ها دل میگیره

غم و غصه دل رو تو میدونی

وقتی از بخت بدم حرف میزنم

چشام اشک بارون میشه تو میدونی

عمریه غم تو دلم زندونیه

دل من زندون داره تو میدونی

هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه

میگه من دوست دارم تو میدونی

***

میخوام امشب با خدا شکوه کنم

شکوه های دلمو تو میدونی

بگم ای خدا چرا بختم سیاست

چرا بخت من سیاست تو میدونی

پنجره بسته میشه،شب میرسه

چشام آروم نداره تو میدونی

اگه امشب بگذره فردا میشه

مگه فردا چی میشه تو میدونی

***

عمریه غم تو دلم زندونیه

دل من زندون داره تو میدونی

هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه

میگه من دوست دارم تو میدونی






زندون دل

فریدون فروغی

پشت این پنجره ها دل میگیره

غم و غصه دل رو تو میدونی

وقتی از بخت بدم حرف میزنم

چشام اشک بارون میشه تو میدونی

عمریه غم تو دلم زندونیه

دل من زندون داره تو میدونی

هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه

میگه من دوست دارم تو میدونی

***

میخوام امشب با خدا شکوه کنم

شکوه های دلمو تو میدونی

بگم ای خدا چرا بختم سیاست

چرا بخت من سیاست تو میدونی

پنجره بسته میشه،شب میرسه

چشام آروم نداره تو میدونی

اگه امشب بگذره فردا میشه

مگه فردا چی میشه تو میدونی

***

عمریه غم تو دلم زندونیه

دل من زندون داره تو میدونی

هرچی بهش میگم تو آزادی دیگه

میگه من دوست دارم تو میدونی


تن تو ظهر تابستونو بیادم میاره

رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میاره


وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره

قهر تو تلخی زندونو بیادم میاره


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***

تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه

تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه



تو مثل خواب گل سرخی لطیفی مثل خواب

من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***
تو مثل وسوسه شکار یک شاپرکی

تو مثل شوق رها کردن یک بادبادکی


تو همیشه مثل یک قصه پر از حادثه ای

تو مثل شادی خواب کردن یک عروسکی


من نیازم(نمازم) تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***
تو قشنگی مثل شکلهایی که ابرها میسازند

گلهای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازند


اگه مردهای تو قصه بدونن که اینجایی

برای بردن تو با اسب بالدار میتازند


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه



نیاز فریدون فروغی


تن تو ظهر تابستونو بیادم میاره

رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میاره


وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره

قهر تو تلخی زندونو بیادم میاره


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***

تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه

تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه



تو مثل خواب گل سرخی لطیفی مثل خواب

من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***
تو مثل وسوسه شکار یک شاپرکی

تو مثل شوق رها کردن یک بادبادکی


تو همیشه مثل یک قصه پر از حادثه ای

تو مثل شادی خواب کردن یک عروسکی


من نیازم(نمازم) تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه

***
تو قشنگی مثل شکلهایی که ابرها میسازند

گلهای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازند


اگه مردهای تو قصه بدونن که اینجایی

برای بردن تو با اسب بالدار میتازند


من نیازم (نمازم)تو رو هر روز دیدنه

از لبت دوست دارم شنیدنه



نام ترانه: مینای دل
خواننده: زنده یاد هایــــده
آهنگساز: انوشیروان روحانی



خودم تنها، تنها دلم
چو شام بی فردا دلم
چو کشتی بی نا خدا
به سینه دریا دلم

تو ای خدای مهربان
تو ای پناه بی کسان
به سنگ غم مشکن دگر
تو شیشه مینا دلم
تو شیشه مینا دلم

تو هم برو ای بی وفا
مبر بر لب نام مرا
دلم تنگم بیگانه شد
نمی خواهد دیگر تو را

نشان من دیگر مجو
حدیث دل دیگر مگو
دلم شکسته زیر پا
نمی خواهد دیگر تو را
نمی خواهد دیگر تو را

تو ای خدای مهربان
تو ای پناه بی کسان
به سنگ غم مشکن دگر
تو شیشه مینا دلم
تو شیشه مینا دلم



اگه يه روز بري سفر از فرامرز اصلاني




اگه یه روز بری سفر … بری زپیشم بی خبر
اسیر رویاها می شم … دوباره باز تنهامی شم
به شب می گم پیشم بمونه … به باد می گم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری … چرا می ری تنهام می ذاری

اگه فراموشم کنی … ترک آغوشم کنی
پرنده دریا می شم … تو چنگ موج رها می شم
به دل می گم خواموش بمونه … میرم که هر کسی بدونه
می رم به سوی اون دیاری … که توش من رو تنها نذاری

اگه یه روزی نوم تو تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه … بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم … که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم…

اگه بازم دلت می خواد یار یک دیگر باشیم
مثال ایوم قدیم بشینیم و سحر پاشیم
باید دلت رنگی بگیره … دوباره آهنگی بگیره

بگیره رنگ اون دیاری … که توش من رو تنها نذاری

اگه می خوای پیشم بمونی … بیا تا باقی جوونی
بیا تا پوست به استخونه … نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگی بگیره … دوباره آهنگی بگیره

بگیره رنگ اون دیاری … که توش من رو تنها نذاری

اگه یه روزی نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه … بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم … که باز برات آواز بخونم

اگه یه روزی نوم تو باز ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه
به دل می گم کاریش نباشه … بذاره دردت جا به جا شه
بره توی تموم جونم … که باز برات آواز بخونم

که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم









نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی